مختصري درباره صنايع دستي در ايران
قدمت و تاريخچه صنايع دستي را مي توان با خلقت بشر و براي رفع نيازها و حوائج شخصي و اساساً بقا، همزمان دانست. از نمونه هاي آن سنگ نبشه هاي داخل غارها، زيراندازها، سلاح ها، البسه ها، ظروف گلي و فلزي و...را مي
نويسنده: پريسا سيد اخلاقي
قدمت و تاريخچه صنايع دستي را مي توان با خلقت بشر و براي رفع نيازها و حوائج شخصي و اساساً بقا، همزمان دانست. از نمونه هاي آن سنگ نبشه هاي داخل غارها، زيراندازها، سلاح ها، البسه ها، ظروف گلي و فلزي و...را مي توان نام برد. در ايران اين هنر- صنعت از قدمت و سابقه ي ديرينه اي برخوردار است و داراي پشتوانه اي غني ست که ريشه هاي عميق و مستحکم آن در تاريخ و تمدن کشور هويت فرهنگي و معرفت و معنويت، کمال خواهي، حق طلبي و خداجويي هنرمندان و صنعتگران گرانقدر در طول تاريخ بوده است.
از مجموعه کتابهايي که از نويسندگان و باستان شناسان خارجي و ايراني بر جاي مانده اين چنين استفاده مي شود که در ايران همانند تمام نقاط دنيا پس از ظهور انسان بر روي کره زمين و هر جا که آب و هواي مساعد وجود داشت گروه هاي انساني توانستند زندگي سرگردان را ترک گفته و با شعور ابزارسازي دست به ايجاد تمدن جديد زده است. شيوه اين تحولات ارتباط مستقيم با انسان و محيط مسکوني او داشته است و حيات اجتماعي بشر ابتدايي با آغاز کشاورزي و دامداري و احداث مجتمع هاي مسکوني(ده يا شهر)کشف فلزات و ساخت ابزار فلزي نمونه هاي مشخصي از رشد و فعاليت هاي ذهني بشراست.مجموعه اين دستاوردها موجب تغيير در نحوه نگرش انسان بر جهان شده است و بر اين مبنا واقع گرايي هنري انسان جاي خود را به گرايش هاي آرماني در انواع هنر و صنعت داد که کمتر با واقعيت هاي عيني دنياي پيرامون منطبق بود. ماحصل اين کوشش انسان با گسترش شهرها و راهها و نيز تجارت بين کشورها رابطي شد بين گروه هاي انساني و عامل انتقال دهنده فرهنگ آنها. نويسندگاني چون آلفونس گابريل در کتاب جهان شرق دور و نيز در بيابان ايران تنها اطلاعات جامع و کاملي از هنرهاي ايران و تمدن مردماني به دست مي آورد که بي سر و صدا در حاشيه کوير زندگي مي کنند. نويسنده اي ديگر در کتاب معروف خود به نام راهي از ميان ايران شرقي اطلاعاتي در مورد زندگي مردم شرق ايران، شيوه تغذيه و ابزارآلات کشاورزي مي دهد و نشان مي دهد که ايرانيان وارث آيين و تمدني هستند که نياکان آنها براي به وجود آوردن آن مبارزات طولاني کرده اند و آنها نيز بايد بياموزند که چگونه آنها را حفظ نمايند و به نسل هاي بعد از خود انتقال دهند.
بديهي است صنايع دستي ايران با قدمت و پيشينه اي کهن داراي شاخه هاي متعدد و از لحاظ مکاني داري گستردگي و وسعت چشمگيري است. صنايع دستي هرمزگان، صنايع دستي شمال و شمال شرق ايران و صنايع دستي اصفهان مهمترين گروه توليدات هنري ايران را شامل مي شوند.
صنايع دستي هرمزگان
صنايع دستي در استان هرمزگان همانند بسياري از نقاط ديگر کشورمان حالتي مکمل اقتصاد و کشاورزي را داشته و تأمين کننده بخشي از نيازهاي منطقه است.«گلابتون دوزي»، «خوس دوزي»، «بادله دوزي» و «زردوزي» از مهم ترين صنايع بومي است که در واقع منحصر به استان هرمزگان است و مشابه آنها در مناطق ديگر کشور يافت نمي شود. اين هنرها در ميان اهالي بندرعباس، بندرلنگه، بستک و ميناب کاملاً رايج است و از ديرباز براي تزئين لباس از آنها استفاده کرده اند. حصيربافي از جمله صنايع دستي است که در ميناب، بشاگرد و روستاهاي اطراف آن رواج فوق العاده دارد و تقريباً تمامي زنان و دختران با آن آشنا هستند. سفالگري نيز در ميناب، از صنايع دستي سنتي منطقه محسوب مي شود.صنايع دستي شمال ايران(مازندران)
از صنايع دستي موجود در استان مازندران مي توان به قالي بافي، گليم بافي، جاجيمچه بافي، بافت گليم، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزي، رنگرزي و چاپ سنتي، سفالگري و سراميک سازي، فرآورده هاي پوست و چرم ، هنرهاي مرتبط با فلز، هنرهاي مرتبط با چوب، حصيربافي، طراحي سنتي و نگارگري، صحافي و جلدسازي سنتي، صنايع دستي دريايي و عروسک سازي اشاره کرد.قالي بافي و گليم بافي از رشته هاي اصلي و اساسي مازندران نيست ولي در استان بافته مي شود. در شرايطي که فرش در بعضي مناطق حرف اول را مي زند تنها شهرت خود را در مازندران به ساير رشته ها واگذار کرده است و نقشه هايي که در مازندران بافته مي شود مربوط به ساير مناطق است.
امروزه دستيابي به صورت تهيه و توليد انواع پارچه ها و برخي زيراندازها مانند جاجيم، جاجيمچه، روتختي، روميزي، روسري، لباس هاي محلي، ملحفه و شمد و...در بسياري از مناطق روستايي و برخي نقاط شهري استان مازندران مرسوم است. راميان در استان مازندران نيز يکي از مراکز مهم پارچه هاي ابريشمي محسوب مي شود. بعضي از بافندگان از دستگاه هاي ساده بافندگي نظير دستگاه هاي دووردي و چهاروردي استفاده مي نمايند و برخي از آنها دستگاه هاي ژاکارد دستي، تک فاز و سه فاز را نيز به تدريج جايگزين دستگاه هاي قديمي نموده اند.
قالي کلاردشت، فرشي است که در منطقه ماندران و حتي در ايران بسيار ناشناخته است و حتي در ايران بسيار ناشناخته است و حتي بين تجار و بافندگان نيز نا آشنا است. اين قالي در بازار داخل به طور کل خريدار بسيار اندکي دارد و تنها گروهي از صادرکنندگان قالي اقدام به صادرات آن به کشورهاي اروپايي مي کنند.
معروفترين قالي کلاردشت در روستاي مکارود استان بافته مي شود. قالي کلاردشت جزو قالي هاي درشت بافتي ست که به قالي خرسک نيز معروف است. نقوش قالي کلاردشت گويي طبيعت زيبا و در عين حال سخت کوهستاني متجلي مي شود. نقش «مل چفته» در حاشيه گليم هرسين دقيقاً در حاشيه نقش متن يک قالي قديمي کلاردشت مشاهده مي شود. از ديگر نقوش قالي در کلاردشت مي توان به نقش جنگلي، صندوقي، رودبارکي، مجمه اي، گل سيني، عينکي، چخماقي، رسولي، شمله، خرکي، شکري، سيخ، کبابي و مزلقان اشاره کرد.
گلهايي که در متن فرش کلاردشت استفاده مي کنند، عبارتند از: رسين گل (که به آن «طناب رسن» مي گويند)، شاخ نر، چنگ گربه، گل کلوچه، حلوا قجل (يک نوع حلوا که با کره محلي و عسل درست مي شود)، نقشه گوزن، گنجشک، مسير کاهگل، شان هيري، گل ترکمن، گل لاري، گل شاه عباسي، پيل مل يا پول گردن، ماهي گل، گل چخماق، لوله پنچه، پيچ پيچي، پمپال، گل سيني، ميش دندان، گل پياله، پتوگل، کريم خاني، چهارواز، چنار، گل شيدي، پل بز (بدون شاخ)و بز چلچه اي (بزشاخ دار).
خاک رس که ماده اوليه کوزه گري است تقريباً در هر کشوري و در هر منطقه اي يافت مي شود. وقتي که بشر اوليه زندگي شکاري خود را تبديل به دامداري و کشاورزي کرد کوزه هاي سفالينه نيز به وجود آمد. سفاگري در مازندران نيز از رشته هاي بسيار رايج است. خاک رس در منطقه بسيار يافت مي شود و به دليل در دسترس بودن خاک رس، اين از رشته هاي رايج استان است. مهمترين مراکز سفالگري استان مازندران عبارتند از کلاگر محله جويبار در 19کيلومتري قائم شهر، چالوس، تنکابن و برخي از روستاهاي بابل و آمل.
در استان مازندران به دليل شرايط جوي و محيطي و وجود جنگل هاي فراوان توليد صنايع و هنرهاي چوبي بسيار رايج است. از جمله اشياي کنده کاري شده، پيمانه و ظرف شير، قاشق شربت خوري، صندوق تخته شطرنج يا تخته نرد و قندان و مجسمه هاي حيوانات است.
چوب هايي که براي اين رشته هنري استفاده مي شود چوب هايي هستند که داراي سطح صاف و مناسبي هستند مثل چوب گردو، فوفل، راش، انار سرخ، انار زرد وافرا. اما براي کارهاي ظريف تر از چوب گلابي استفاده مي شود. ايجاد نقش هاي برجسته از جمله فنون معمول است که آن را منبت مي نامند. يکي ديگر از روش هايي که زياد به کار برده مي شود و با برجسته کاري ترکيب مي شود، مشبک است. يکي از فعاليت هاي منبت کاران در گذشته ساختن مشبک در و پنجره بود که گاهي اوقات فضاي بين گروه با شيشه رنگي پر مي شد، اين گرو ها را قامه مي ناميدند.
حصير بافي نيز از جمله هنرهايي ست که جنبه خود مصرفي دارد ولي در حال حاضر جنبه هنري کمتري دارد و بيشتر براي روزمره استفاده مي شود.
مورد ديگري که از رشته هاي مهم مازندران به حساب مي آيد نمدمالي است.
نمد مالي يکي از رشته هاي مهم استان است. تهيه نمد بر اساس دو خاصيت پشم است، يکي خاصيت جعديابي و ديگري پوسته اي شدن. زماني که پشم در حرارت مرطوب مجعد شده و الياف آن درهم مي روند پوسته ها نمي گذراند الياف دوباره ازهم باز شوند اين بهم پيچيدگي، بافت نامنظمي درست مي کند که اگر ترکيبات نمدسازي (مانند خاک نمد)را به آن بيفزايند محکمتر مي شود.
صنايع دستي شمال شرقي ايران
توليدات هنري نقش پر اهميتي در اقتصاد استان هاي شمال شرقي ايران (خراسان شمالي، جنوبي و رضوي) دارند. قالي بافي، ابريشم کشي، شعربافي، نمدبافي، پوستين دوزي، سنگ تراشي و قلم زني روي سنگ، فيروزه تراشي، سفالگري، سبد و حصير بافي از جمله توليدات اين استان هستند. انواع ديگر توليدات دستي شامل چارق، گيوه، فرآورده هاي چوبي و فلزي، نقاشي روي چرم و غيره هستند.در ميان عشاير خراسان، صنعت نمد مالي از رونق فراواني برخوردار است و دو مرکز اصلي توليد آن، شهرهاي مشهد و قوچان هستند.
در ميان عشاير و روستاييان خراسان، گليم بافي به عنوان يک فعاليت خانگي معمول است. مناطق عمده گليم بافي در استان خراسان، شهرستان هاي مشهد، قوچان و شيروان است.
يکي از صنايع مهم استان خراسان پوستين دوزي است. در شمال استان، سردي هوا موجبات پيدايش و گسترش اين صنعت را فراهم آورده است. پوستين دوزي در ميان عشاير کوچ نشين استان از اهميت به سزايي برخوردار است.
از جمله فعاليت هاي هنري در شهر مشهد، يکي هم سنگ تراشي است که سابقه اي ديرينه دارد. عمده مصنوعات سنگي عبارتند از: قندان، هاون، ظرف ديزي و انواع تنديس هاي سنگي.
شهرستان نيشابور که به شهر فيروزه شهرت دارد، داراي کاني هاي ارزشمندي از فيروزه است که از بيش از 2000 سال پيش بهره برداري مي شده است. فيروزه تراشي يکي از پيشه هاي قديمي در استان خراسان است. مراکز تراش فيروزه به فراواني در بخش هاي گردشگري نيشابور و مشهد ديده مي شود. اشکال پيکاني و مسطح از جمله تراش هايي است که طرفداران فراوان دارد. فيروزه يکي از ره آوردهاي مهم استان خراسان است و بازار پر رونقي نه تنها در استان، بلکه در سطح کشور دارد.
يکي از صنايع دستي مهم در ايران سفالگري است که در شهرهاي حاشيه کوير ايران از موقعيت مناسبي برخوردار است. مرکز اصلي اين صنعت در استان خراسان، در شهرستان گناباد به ويژه روستاي مند است.از جمله ممم ترين توليدات اين صنعت انواع گلدان و ظروف سفالي است.
يکي از صنايع دستي مهم که با هزينه بسيار ناچيز، ساخته هايي را مي آفريند، سبد و حصيربافي است. مواد اوليه اين توليدات کاه و شاخه هاي نازک درختان است و مرکز اصلي آن روستاهاي اطراف طرقبه در استان خراسان است. صنايع ظريف حصيربافي، در ميان مسافريني که به اين استان سفر مي کنند و همچنين اهالي منطقه، جايگاه ويژه اي دارد.
صنايع دستي اصفهان
صنايع دستي اصفهان در طول قرن هايمتمادي به عنوان نماينده هنر اصيل قوم ايراني در جهان معرفي شده است. از اين رو اگر اصفهان را مهد صنايع دستي ايران بناميم سخني به گزاف نگفته ايم، چرا که ويژگي هاي فکري و رواني صنعتگر اصفهاني مانند ذوق، هنر، پشتکار و قناعت موجب شده است تا فرآورده هاي دست ساز اصفهان نه تنها در کشورمان خريداران فراوان داشته باشد بلکه مسافران و گردشگران و علاقه مندان خارجي نيز طالب دست ساخته هاي اصفهان با ويژگي هاي خاص آن باشند. فرآورده هاي دست ساز اصفهان عبارتند از: خاتم - مينا- مينياتور- نقاشي روي صدف- نمد مالي- خراطي- قالي بافي- گليم بافي- زري و مخمل بافي- مليله و نقره سازي - چشمه دوزي- قلمکار- قلمزني روي مس و برنج- ورشو سازي- کاشي سازي- گچبري- گره چيني- قلمدان سازي- خوشنويسي- مسگري- منبت کاري- سفالگري- نقاشي و صحافي.
منبع مقاله :
سيد اخلاقي؛ پريسا، (1389)، دانشنامه کوچک صنايع دستي ايران، تهران: قصيده، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}